Posts | Comments | E-mail /

قابل توجه جدی هر افغان به طور ویژه زورداران ، زرداران و کاسه شویان کشور

Posted by on May 31st, 2009 and filed under افغانستان در آیینهء مطبوعات جهان, تحلیل. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0. You can skip to the end and leave a response. Pinging is currently not allowed.

Afghan widows best
نویسنده: احمد فرید ثمین
ای دولتمردان ، ای رهبران ، ای بزرگان ، ای زورداران ، ای زرداران ، ای تفنگداران ، ای طالبان ، ای مجاهد صاحبان، ای غربزده گان ، ای کاسه شویان و سرانجام ای افغانان!
آیا می خواهید که افغانستان پیشرفته داشته باشیم؟؟؟ آیا می خواهید که افغانستان آزاد داشته باشیم؟ آیا می خواهید که افغانستان قوی داشته باشیم؟ آیا می خواهید که صلح و سلم در کشور ما حکمفرما باشد؟؟ آیا می خواهید که در سده بیست ویکم که برهه ساینس و تکنالوژی است ، افغانستان در زمره کشور های اختراع کن قرار گیرد؟ آیا می خواهید که مریضان خود را در داخل کشور معالجه کنیم ؟؟ آیا می خواهید که به دست های خود موتر ، کمپیوتر ، تلویزویون، سفینه فضای و … را اختراع کنیم ؟؟؟ آیا می خواهید که به مثل خیرات خوار از جامعه جهانی خیرات نه گیریم؟؟ آیا می خواهید که افغان ها چون سالیان پارین به مثل برادر باهم زندگی کنند؟؟ آیا می خواهید که گلیم جنگ و برادرکشی از سرزمین ما درنوردیده شود؟؟؟ آیا می خواهید که پوهنتون ها و مکاتب عصری داشته باشیم ؟؟ آیا می خواهید که افغانستان مرکز جهانی تولید مواد مخدر نه باشد بلکه گهواره علم و دانش باشد؟؟؟ آیا می خواهید که افغان ها از عفریت جوع و گرسنگی نجات یابند؟؟؟ آیا می خواهید که افغان ها دشنام های “پدر سوخته” را در ایران نه شنوند؟؟ آیا می خواهید که افغان ها طعنه های “مړه مهاجره” و” مهاجر سړی نه سړی” را در پاکستان استماع نه کنند؟؟؟
اگر پاسخ یکی ازین سوالات نیز مثبت باشد بدون شک و تردید که تاکنون راهی ترکستان هستید! باید قبل از فوت وقت مزید مسیر تان را ۱۸۰ درجه تغییر دهید، و نه گذارید که افغانستان مزید ازین در مجمر خون و آتش بسوزد. ببینید جهان در کجاست و ما در کجا هستیم ؟ اگر خود را با کشور های اروپایی مقایسه نه می کنید!! حد اقل با کشور های نزدیک عربی مقایسه کنید که ما در چه حالت فلاکتبار زندگی می کنیم و آنها چگونه زندگی آرام دارند؟؟؟ یکبار ساختمان های سر به فلک دوبی را مشاهده کنید و بار دیگر کوچه های گرد آلود کابل و قندهار را ؟ یک بار به پاکی و صافی کویت نظر کنید و بار دیگر به کنار دریای کابل نظر اندازید، یکبار خطوط هوایی امارات را ببینید و بار دیگر طیارات ما را مشاهده کنید، یکبار پوهنتون های عربستان سعودی ،کویت ، قطر را مشاهده کنید و بار دیگر به پوهنتون کابل نظر اندازید و یکبار زندگی مسلمانان در کشور های عربی را مشاهده کنید و بار دیگر خیراتخواران و درویزهگران کابل ، قندهار ، جلال آباد و خوست را ببینید.
شاید بعضی ها استدلال کنند که افغانستان در جنگ قرار دارد در حالیکه کشور های دیگر در جنگ نیستند، به همین ملحوظ افغانستان عقب مانده بوده و پیشرفت نه می کند باید ازین گروه پرسید که چرا در کشور های دیگر جنگ نیست ؟؟ آیا فقط افغان ها مهره های بازی شرق و غرب هستند؟ شاید بعضی ها بگویند چون نیروهای خارجی در کشور هستند باید تا اخراج آنها حملات انتحاری ، کشتن ها و بستن ها ادامه یابد و خون ریختن افغان ها کدام معنی و مفهوم نه دارد و پیشرفت افغانستان نیز کدام مساله مهم نیست!!! مگر باید ازین گروه نیز پرسید که چه کسی برای ملت افغان ضمانت می دهد که شما ها چون سالیان پارین با ملت ما جفا نه خواهید کرد؟ بر اساس کدام عمل وطندوستانه ملت بر شما اعتماد کند؟؟ آیا جنگ های خانمانسوز در شهر کابل را فراموش کرده اید؟ آیا چور وچپاول سرمایه های ملی را فراموش کرده اید؟؟ آیا کباړ نمودن پایه های برق را فراموش نموده اید؟؟ آیا راکتباران مناطق مسکونی را فراموش نموده اید؟؟ مگر زمانی که مصالح تان ایجاب کرد همه ادعا های تشکیل نظام ناب اسلامی را به باد فراموشی سپردید و برای تداوم قیادت و سیادت تان با خلقی ها ، پرچمی ها ایتلاف کردید و شیشه تمنای ملت را با سنگ یِأس و حرمان شکستانید. اگر شما ها به راه راست روان می بودید و بر سر قدرت نه می جنگیدید ، طالبان را کی می شناخت و بعد از طالبان قوای خارجی را کی شناخت زیرا آنها از کشور ما به فرسنگ ها دور موقعیت دارند.
بدون شک که اوضاع ناهنجار امروزی ارمغان عهد شکنی و پیمان شکنی شما ها بوده است. ما شما ها را رهبران خویش می پنداشتیم و عکس های شما را در خانه های خویش می آویختیم مگر شما ها ملت را ، یتیمان را ، بیوه گان را ، شهیدان را و معلولین را به باد فراموشی سپرده و برای به دست آوردن چوکی به جنگ و پرخاش آغاز نمودید. از طالبان گله به کار نیست زیرا آنها هم در مدرسه دین و هم در مدرسه سیاست شیرخواره اند ، اگر آنها در مدرسه دین و سیاست شیرخواره نه می بودند افغانستان به فرجام امروزی مواجه نه می بود. کار هایی را که آنها کرده اند و می کنند نه مطابق اسلام است و نه هم مطابق موازین پشتونولی. آنها بجز از بد نامی کدام کار دیگر را نه کرده اند.
به هرصورت بنا بر استمرار پالیسی های غلط افرادیکه در ظاهر سخن از افغانیت می زند مگر در حقیقت به قلب مجروح این ملت خنجر می زنند، افغان ها در سده بیست ویکم استطاعت ساختن یک سوزن را نه دارند و هموطنان ما از دست فقر و غریبی ریشه درختان را می خورند. بدیهی است که دیگر هموطنان ما از استمرار اوضاع فعلی به ستوه آمده اند و فریاد آنها از دست گرسنگی و ظلم و بیداد به فلک رسیده است. همه این قماش ملت مظلوم ما را به نحوی از انحا نیش زده است و ملت از هیچ یک هم خاطره خوب نه دارد.
به طور اخلص به اشتباهاتی  آنانیکه داد از خدمت به افغانستان می زنند اشاره می کنیم:
دولت افغانستان:
بدون شک که دولت افغانستان در قبال همه افغان ها چه در خارج و چه در داخل کشور اند مسوولیت اساسی دارد. اگر افغان ها از گرسنگی زندگی خویش را از دست می دهند و یا هم در حملات انتحاری و یا هم در عملیات هوایی کشته می شوند ، ویا هم در ایران لت و کوب می شوند مسوولیت مستقیم آن به دوش دولت افغانستان است، زیرا حراست و صیانت از جان و مال مردم رسالت محوری یک دولت می باشد و اگر دولت در اجرای آن ناکام می باشد بایست دولت قلمداد نه شود.
بیش از هشت سال از اضمحلال و انهدام رژیم نامیمون طالبان می گذرد مگر علی الرغم سیلاب میلیون ها دالر تاکنون مردم افغانستان از گرسنگی هلاک می شوند، صلح و ثبات در هیچ نقطه کشور برقرار نیست ، امروزه افغان ها یا در عملیات هوایی کشته می شوند ویا هم در حملات انتحاری زندگی خویش را از دست می دهند ، سرمایه داران ما اختطاف می شوند، کودکان ما نیز از گزند “گرده فروشان” در امان نیستند، سرک های ما بدتر از سرک های خامه است ، تعداد بی سوادان خط صعودی را می پیماید، محصلان پوهنتون ما استطاعت املا و انشاء را نه دارند، دانشمندان ما از دست بیکاری در کوچه های و پس کوچه های کشور سبزی فروشی می کنند لیکن بی سوادان به مقامات ارشد تکیه زده اند، انحطاط اخلاقی به آخرین حد خود رسیده است، فساد اداری بر دوایر دولتی و غیر دولتی بیداد می کند، پول های گرسنگان افغان نثار کاروان موتر های کروزین و همر می شود، استادان پوهنتون و معلمان مکتب معاش چهار هزار افغانی خود را به وقت خود به دست نه می آورند مگرمهمانان معزز خارجی معذرت می خواهم کاسه شویان نیویارک و تکسی رانان فرانکفورت معاشات سی هزار دالری خود را در حسابات بانکی به وقت دریافت می کنند و سر انجام آب دریا های هلمند و کنر به بند های همسایه گان ناسپاس ما می ریزد و در کشور ما بند های برق ساخته نه می شود و از همسایه گان ما برق به قیمت بسیار گزاف خریده می شود و انتقال آن پیروزی بزرگ قلمداد می شود. دولتمردان افغان بدیل حل نمودن مشکلات فوق مسوولیت تمام ناکامی های خود را به دوش جامعه جهانی می اندازند مگر آنها فراموش نموده اند که ما به سازمان ملل ویا ناتو رای نه داده ایم بلکه به زمامداران امروزی خود رای داده بودیم.
مشکل اساسی درین است که درینجا با وجود ادعا های مجوف و میان تهی شایسته سالاری به علم و دانش هیچ نوع توجه والتفات نه می شود و مقامات ارشد دولتی میراث اجدادیی زور داران و زرداران و درباریان پنداشته می شود لیکن دانشمندان و سیاستمداران وطندوست ما بنابر نه داشتن روابط با ارباب اقتدار بی کار گشت و گذار می کنند. درینجا چنان پنداشته می شود که جنرال دوستم از ازبک ها ، محقق از هزاره ها ، احمد ضیا مسعود از مردم صفحات شمال کشور ، احدی از پشتون ها و سپنتا صاحب از دانشمندان افغان نمایندگی می کنند و باید همه وزارات و سفارات به افراد مورد نظر آنها سپرده شود و افراد دیگر این جامعه شایسته هیچ مقام نیستند زیرا آنها نه مهر تایید کشور های خارجی را دارند و نه هم مهر تایید نمایندگان واقعی این کشور را.
مخالفین مسلح دولت:
مخالفین مسلح دولت از هشت سال واندی به این طرف در ظاهر داد از مخالفت با نیروهای خارجی می زنند ومی گویند که آنها خواهان خروج فوری این نیروها هستند و آنها خواهان تشکیل حکومت اصیل اسلامی اند مگر در حقیقت امر همه اعمال شان خلاف موازین دین مبین اسلام بوده و آنها قبر افغان های مظلوم را نبش می کنند. مخالفین مسلح دولت در حملات ناجوانمردانه انتحاری خویش آنانی را از بین می برند که برای به دست آوردن یک لقمه نان خشک تلاش می کنند. آنها در حملات خویش افراد بی گناه و مظلوم را هلاک می کنند، معلمان مکتب و مدرسه را گردن می زنند، مکاتب و مدارس را آتش می زنند، سرک ها را تخریب می کنند، انجینران را اختطاف می کنند، خبرنگاران افغان را به طور بسیار ظالمانه به شهادت می رسانند، زنان را خلاف تمام موازین افغانی اعدام می کنند، کاروان های غذایی را آتش می زنند، پایه های تیلیفون را منفجر می کنند و در مناطق مسکونی می جنگند.
مخالفین مسلح دولت فراموش نموده اند که معلم، شاگرد ، کارگر شاروالی، گلکار، نجار، انجینر ، داکتر ، خبرنگار و موتروان ، نیروهای خارجی نبوده بلکه افراد عادی جامعه ما می باشند که برای پر نمودن شکم اولاد گرسنه خویش ناگزیر به کار کردن هستند زیرا آنها نه کمک مالی از آی ایس آی به دست می آورند و نه هم دینار های فراوان شیخ های عیاش کشور های عربی به آنها می رسد. اگر آنها در حقیقت مخالف نیروهای خارجی هستند می توانند مستقیما با آنها بجنگند نه با افراد غیر نظامی و ملکی. بعضی ها حملات ناجوانمردانه انتحاری را حملات استشهادی نام می دهند و کودکان و نوجوانان ما را به پوشیدن واسکت های انتحاری ترغیب و تشویق می کنند، در حالیکه فرزندان خودشان در کشور های خارجی آرام لمیده اند. آیا خونبار نیست که آنها کودکان خورد سال و نوجوانان ما را به این عمل شنیع تشویق و ترغیب می کنند مگر فرزندان خود را سزاوار نیش پشه هم نه می پندارند؟؟؟ آیا اشکبار نیست که آنها افغان ها را از بین می برند لیکن با آنهم داد از افغانیت می زنند؟ آیا تاسف آور نیست که آنها هر عمل خویش را صبغه اسلامی می دهند.
باید فراموش نه شود که افغانستان کشور اسلامی است و اکثریت افغان ها مسلمان اند و ریختن خون یک مسلمان به مثابه ریختن خون تمام جامعه است، پس این کشتن ها ، این بستن ها ، این خون ریختن ها و این گردن زدن ها برای چه است؟ آیا کسی می تواند آن را توجیه کند؟؟
ادامه دارد

فرستادن/حفظ کردن

2 Responses for “قابل توجه جدی هر افغان به طور ویژه زورداران ، زرداران و کاسه شویان کشور”

  1. +1 Vote -1 Vote +1Sulaiman Kohi says:

    Sorry weesa does not publish bad language.

  2. Vote -1 Vote +1sakander says:

    can you please post the the next part soon, thanks for the nice article

Leave a Reply

CAPTCHA Image
Refresh Image
*

Spam Protection by WP-SpamFree