Posted by کوهستانی
از سوی مقامات در دولت افغانستان گفته شده است که از این پس مذاکرات با طالبان و سایر موارد مربوط به مذاکره با طالبان باید در افغانستان به پیش برده شود. دولت گفته است که نباید از این پس مذاکرات با طالبان و سایر مواردی که باید در این خصوص انجام شود در بیرون از افغانستان دنبال شود. با نگاه به این موضع گیری از سوی دولت افغانستان می توان ابراز امیدواری کرد که دولت در پی اقتدار خود در مسایل مربوط به امور سیاسی اش می باشد و این می تواند یک گام مهم و مثبت و ارزشمند در عرصه تامین اقتدار آن محسوب شود.
برای دولت ها حفظ اقتدار یکی از اساسات سیاسی است که مورد توجه قرار می گیرد. وقتی دولت از نظر اقتدار در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد، هم در عرصه بین المللی می تواند جایگاه خود را تثبیت کند و هم اینکه در عرصه داخلی می تواند جایگاه اساسی خود را به دست بیاورد. دولت مقتدر در عرصه بین المللی می تواند موضع گیری های خود را بر سایر کشورها در عرصه تحولات بین الملل بر سایر کشورها تحمیل کند. در عرصه داخلی نیز می تواند وقتی با اقتدار عمل کند، اعتماد داخلی را به خود جلب کند.
اقتدار دولت در عرصه داخلی می تواند باعث جلب اعتماد مردم به دولت شود. وقتی مردم ببینند که دولت متبوع شان با اقتدار عمل می کند، نسبت به موفقیت آن دولت در انجام مسوولیت هایش امیدوار می شوند. یکی از عمده ترین مسوولیت های دولت این می باشد که خدمات مورد ضرورت و اساسی را برای مردم عرضه کند. طبیعی است که وقتی دولت با اقتدار عمل کند، نتیجه آن در بهبود نظم و امنیت عمومی رو نما می شود که این موضوع به صورت مستقیم نتیجه مثبت برای مردم دارد و از سوی مردم نیز مورد توجه قرار می گیرد.
اما وقتی دولت نتواند با اقتدار عمل کند، مردم نمی توانند نسبت به آن دولت اعتماد لازم را در نزد خویش ایجاد کنند. زیرا در صورت رفتار عاری از اقتدار از سوی دولت، مردم به این باور می رسند که چنین دولتی نمی تواند خدمات مورد ضرورت را برای آنها انجام داده و با چالش هایی که در عرصه های ثبات اجتماعی ،اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و غیره در یک جامعه وجود دارد، مقابله قدرتمندانه کند.
افغانستان در شرایط کنونی چالش های زیادی دارد. مقابله با این چالش ها در صورتی امکان پذیر است که از سوی دولت با جدیت با آن برخورد صورت گیرد. اگر به چالش های موجود در کشور بنگریم موارد زیادی از این چالش ها را می توانیم به چشم ببینم و حس کنیم. فساد اداری یکی از عمده ترین چالش های موجود در کشور می باشد. فساد اداری باعث شده است تا دولت هم با انتقاد داخلی مواجه باشد و هم با انتقاد بین المللی روبرو باشد. خارجی ها می گویند که دولت افغانستان عمدا با فساد اداری مقابله نمی کند. در سطح داخلی نیز نسبت به فساد اداری همین قضاوت وجود دارد. مردم بعضا نسبت به اینکه مبارزه با فساد اداری نتیجه مطلوب نداده است، نسبت به عملکرد دولت ناامید شده اند.
مافیای مربوط به مواد مخدر و همچنین غصب زمین نیز یکی از موارد چالش هایی است که در افغانستان وجود دارد. علیرغم اینکه هم دولت افغانستان اعلام می کند که در پی مبارزه و برخورد با فساد اداری می باشد و هم اینکه از سوی جامعه جهانی گفته می شود که برای برخورد با این گونه چالش ها به دولت افغانستان مساعدت صورت می گیرد، اما از آنجاییکه این چالش ها هنوز مرفوع نشده است، هم باعث شده است تا در سطح داخلی نسبت به آن انتقاد وجود داشته باشد و هم در سطح بین المللی از آن انتقاد صورت گیرد.
در این میان امنیت و شکنندگی وضعیت امنیتی که وجود دارد یکی از چالش های جدی است که در جامعه وجود دارد. وقتی نا امنی در سطح کشور وجود داشته باشد، مردم خود را با نوعی سرگردانی و نا امیدی مواجه می بینند. مردم نمی توانند نسبت به آینده خویش اطمینانی داشته باشند و در خصوص آینده خویش موضع گیری مناسبی داشته و تصمیم های متناسبی اتخاذ کنند. از این رو اهمیت امنیت در زندگی بسیار زیاد است و هیچ کسی نمی تواند این اهمیت و ارزش را منکر شده و آن را نادیده بگیرد.
حال که گفته می شود که یکی یکی از مهم ترین راه های دستیابی به امنیت و از بین بردن نا امنی مصالحه و گفتگو و مذاکره با مخالفان مسلح دولت می باشد، خوب است که این پروسه به گونه ای پیش برود که اقتدار دولت در آن تثبیت شده باشد. وقتی جایگاه و اقتدار دولت در این پروسه تثبیت شده باشد هم سبب می شود که گروه طالبان به عنوان طرف اصلی مخالفت با دولت به این پروسه اعتماد کند و هم اینکه سبب خواهد شد تا جامعه جهانی نیز نسبت به آن اعتماد لازم را داشته باشد. از سوی دیگر اقتدار دولت سبب می شود تا مردم نیز نسبت به این پروسه امیدوار تر گردیده و به نتیجه احتمالی و قطعی آن اطمینان کنند.