Posts | Comments | E-mail /

سبقت جوئی امریکا برای دستیابی به کسپین: پیوسته به گذشته

Posted by on Mar 31st, 2012 and filed under تحلیل. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0. You can skip to the end and leave a response. Pinging is currently not allowed.

غوث جانباز

«سبقت جوئی امریکا برای دستیابی به کسپین»

(مولفین: س. ژیلڅوف، ای. زون)

(قسمت ششم)

(فصل دوم)

حوزۀ کسپین پس از یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱

۵.عملیات تروریستی در امریکا حوزۀ کسپین را تغییر میدهد

حوادث غم انگیز یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ در نیویارک و واشنگتن که (عدۀ آنرا پیرل هاربر دوم  در تاریخ امریکا مینامند(۱۴۶)) در نتیجۀ آن تروریزم بین المللی توانست به بلندی برج های “دوگانۀ” نیویارک برسد، محتوای اوضاع جیوپولیتیکی و توازن قدرت را در جهان تغییر داد. (۱۴۷) این روز را میتوان آغاز یک مرحلۀ نوین در پالیسی خارجی (۱۴۸) امریکا، منجمله در حوزۀ کسپین نامید.

  حرکات اساسی بالای “تختۀ بزرگ شطرنج” (نقل قول از زبیگنیف بریژینسکی) که ساختار و چگونگی حضور نظامی – سیاسی آیندۀ امریکا را در در آسیای مرکزی و حوزۀ کسپین تعیین میکردند، صورت گرفتند.

  رئیس جمهور بوش (پسر) جنگ جهانی را علیه تروریزم بین المللی اعلام کرد. واشنگتن توانست در کوتاه ترین  مدت ائتلاف ضد تروریستی بین المللی را ایجاد نماید. فاجعۀ که به وقوع پیوسته بود همۀ جهان متمدن را متحد ساخت و برای یک مدت نامعلوم کشورها را واداشت تا از تقاضا های اضافه و سوء تفاهمات در برابر یکدیگر دست بکشند. بوش اکیدأ تکرار میکرد: “هر کشور در هر جای که موقعیت دارد باید فیصله کند که با کی است؟ با ما یا با تروریست ها؟”(۱۴۹) متحدین اروپائی از رئیس جمهور بوش پشتیبانی خویش را اعلام نمودند. مارگریت تیتچر، صدراعظم اسبق برتانیۀ کبیر در فبروری ۲۰۰۲ نوشت: “امریکا دیگر هیچگاه کشوری که قبلأ بود، نخواهد ماند. این کشور هم به خود و هم به دیگران ثابت ساخت که (نه تنها در حرف) یگانه قدرت جهانی می باشد. قدرتی که به چنان یک سطح برتری در تناسب با رقیبانش (چه موجود و چه هم در حال انکشاف) رسیده  که آنها در آیندۀ نزدیک به آن دست نخواهند یازید.”

  شورای پیمان ناتو برای اولین بار در تاریخ این سازمان فیصله بعمل آورد تا از مادۀ ۵ منشور این پیمان استفاده به عمل آید. در مادۀ مذکور قید گردیده که تهاجم بالای یکی از طرفین پیمان، حمله و تهاجم بالای هریک از اعضای پیمان شمرده میشود. روسیه به نوبۀ خود تجارب خود را منجمله معلومات استخباراتی را که  در دست داشت برای عملیات آیندۀ نظامی در قلمرو افغانستان در اختیار ناتو قرار داد. روسیه هکذا موافقت کرد تا برخی از مناطق در قلمروهای ازبکستان و قرغزستان برای جا بجا شدن نیروهای غرب به اختیار گذاشته شود.

  اینکه کدام تروریستها این عمل تروریستی را علیه امریکا به راه انداختند و آیا آنها واقعأ  از جملۀ مسلمان ها بودند، تا کنون از جانب مقامات استخباراتی امریکا به این سوالها جواب روشن داده نشده است. پیتیر مارسدین در اثرش به نام “طالبان” که در سال ۲۰۰۲ به نشر رسیده مینویسد: ” بعد از ظهور “طالبان” شایعه بود که که امریکا، عربستان سعودی و پاکستان مخفیانه از مساعی طالبها برای تحت کنترول درآوردن همۀ افغانستان حمایت میکنند. برخی از حلقات در ادارۀ امریکا به آن باور بودند که گویا طالبها میتوانند با استفاده از فکتور اسلام ثبات را در افغانستان تأمین کنند تا بدینترتیب زمینۀ ایجاد پایپ لاین های انتقال نفت و گاز از این کشور مساعد گردد. در غیر آن باید نفت و گاز حوزۀ آسیای مرکزی مجبورأ از طریق ایران به اروپا و به بعضی از مناطق در آسیا ارسال گردد. مسیر ایران برای اروپایها و امریکا نامطلوب بود زیرا هیچگونه ثبات و امیدواری در بهبود روابط آنها با ایران به نظر نمیرسید.

  عده ای از محقیقین مسائل سیاسی و صاحبنظران، روایت رسمی ایالات متحدۀ امریکا را در بارۀ حوادث یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱مورد شک و تردید قرار میدادند. نظریات اینها در تفاوت فاحش با روایت های رسمی ادارۀ واشنگتن قرار داشت.(۱۵۰) شکاکی و تردید ها در کشورهای مختلف ابراز میگردیدند؛ به طور مثال تأکید میشد که تا هنوز هیچنوع ثبوتی مبنی بر حمله بالای تعمیر وزارت دفاع امریکا و آسمان خراش های نیویارک ارائه نگردیده است که صرف از طرف نزده تن انتهاری عرب تبار صورت گرفته و کسی دیگری در عقب آنها نباشد. (۱۵۱)

در هر صورت، عملیات تروریستی و مبارزه با “القاعده” (۱۵۲) به ادارۀ امریکا در امر دسترسی به اهداف پالیسی خارجی اش کمک کرد.

 در انتخابات سال ۲۰۰۰ به کرسی ریاست جمهوری امریکا کسی پیروزی روشن و بلا قید و شرط را نصیب نگردید. در نتیجۀ شمار  پر جنجال آرای مردم  جورج بوش (پسر) با پیشقدمی صرف در چند صد رأی بالای حریفش، رئیس جمهور کشور اعلان گردید. این “انتخاب” جامعۀ امریکا را عملأ به دو بخش تقسیم کرد و مشروعیت رئیس جمهور را تحت سؤال قرار داد.

اما همه پرسیهای که پس از وقوع حوادث تروریستی صورت گرفت نشان دادند که جورج بوش از حمایت اکثریت آرای امریکایها برخوردار گردیده است. بدینترتیب یکی از وظایف سیاست داخلی – متحد سازی جامعۀ متفرق شدۀ امریکا موفقانه عملی گردید.

پس از یازدهم سپتمبر اضلاع متحدۀ امریکا امکانات بی سابقه را برای تشدید سیاست خارجی خویش به دست آورد و عملأ نقش “رهبری آرکستر” مسائل مهم بین المللی را به دوش گرفت. کولین پاویل حین بیانیۀ در برابر اعضای “شورای مشورتی امنیتی امریکا در خارج” در نومبر ۲۰۰۱ گفت: (۱۵۳) ” بعد از حادثۀ یازدهم سپتمبر مبارزه با تروریزم در صدر اولویت ها قرار گرفت… هم برای کشور ما و هم برای جامعۀ بین المللی… ما ائتلاف خیلی عالی را ایجاد نمودیم، ائتلاف که در برگیرندۀ همه قاره های دنیاست، همه ادیان و مذاهب در آن شامل اند، تمام سیستم های سیاسی در آن قرار دارند. همه اعضای این ائتلاف یکجا شده اند تا علیه “القاعده” که مسوول سازماندهی عملیات تروریستی یازدهم سپتمبر میباشد بجنگند. جنگ کنونی مبارزۀ است بر ضد هرگونه اشکال تروریزم در سراسر جهان.”(۱۵۴) یکی از روزنامه های روسی در آنزمان نگاشته بود: ” بعد از فاجعۀ که در اضلاع متحدۀ امریکا به وقوع پیوست، واشنگتن عملأ از کشورهای بزرگ دنیا اجازه به دست آورد تا به هر کشوری که مظنون داشتن روابط با تروریزم بین المللی باشد قوا اعزام نماید. به زودی معلوم گردید که تخریب “مرکز بین المللی تجارتی نیویارک” و عواقب آن در ردیف دوم اولویت ها قرار گرفتند. توجه اساسی جامعۀ بین المللی به عملیات ضد تروریستی در افغانستان متمرکز گردید. هدف عملیات مذکور امحای “آشیانۀ” تروریزم قلمداد شده بود.”(۱۵۵)

 ایالات متحده توانست در کوتاه ترین مدت مواضع خویش را در مناطق مختلف جهان منجمله در حوزۀ کسپین که بارها از طرف واشنگتن ناحیۀ منافع حیاتی خوانده شده بود استحکام بخشد. ادارۀ واشنگتن برای تدوین یک ستراتیژی سیاسی در آسیای مرکزی که در مطابقت با منافع اش قرار داشته باشد آغاز کرد. شاید آقای مالاشینکو یکی از صاحبنظران مسائل سیاسی در روسیه حق به جانب بوده باشد که گفته بود: “در برابر چشمان ما پروژۀ عظیمی اعمار مجدد آسیای مرکزی نسج میگیرد…”(۱۵۶)

  طی سال های ۹۰ (نود) سدۀ بیستم، ایالات متحدۀ امریکا مواضع بنیادی خویش را در حوزۀ کسپین تهداب گذاری نمود، در حالیکه حوادث اواخر ۲۰۰۱ و شروع ۲۰۰۲بدون هرگونه شک و شبهه اساسات و استقامت  های پالیسی خارجی امریکا را برای دهۀ آینده پایه گذاری کردند. نقاط فشار در سیاست خارجی امریکا در حوزۀ کسپین به طور جدید تصریح شدند، روشها و برخوردهای به کار افتادند که قبلأ صرف امکانات نظری داشتند.

قبل از حوادث یازدهم سپتمبر توماس گریهام در ماه می ۲۰۰۱ در مقالۀ تحت عنوان “بازنگری ماهیت روابط امریکا – روسیه” نوشته بود: ” منافع ایالات متحدۀ امریکا در این ساحه (هدف آسیای مرکزی است – مؤلفین) کم بها نیستند. قبل از همه ما خواهان دسترسی به مواد سوخت این ناحیه و جلوگیری از گسترش بی ثباتی در منطقۀ که با چهار کشور اتومی همسرحد میباشد، میباشیم.(۱۵۷)

بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی، ژورنالیستان بین المللی و شاید هم همۀ آنها بر این نظر اتفاق داشتند که هدف نهائی عملیات ضد تروریستی امریکا را تحت کنترول قرار دادن منابع طبیعی حوزۀ کسپین تشکیل میدهد. “کمیتۀ پلان گذاری های سیاسی خارجی” خاطر نشان میساخت که در زمرۀ اهداف که امریکا پس از حادثۀ یازدهم سپتمبر آنرا دنبال میکند تشدید کنترول از مناطق نفت خیز دنیا، از بحیرۀ کسپین الی خلیج فارس (عرب) و تأمین امنیت انتقال جریان مواد سوخت را تشکیل میدهد.”(۱۵۸)

  وینفرید شنایدر – پیتیرس هماهنگ کنندۀ صندوق “فردریخ الیبیرت” در آسیای مرکزی حین ایراد بیانیۀ  در کنفرانس ” سیاست خارجی پاکستان : تدوین روش های جدید” (آلماته ۲۰۰۲) در این باره با صراحت تمام چنین اظهار نظر کرد: “حضور نظامی امریکا در منطقه برای یک مدت دراز در نظر گرفته شده است. مبارزه با تروریزم در این جا صرف یک بهانه بوده و پایگاهای نظامی در منطقه برای جستجوی فانتوم بن لادن ایجاد نمیشوند، هدف قوای مذکور بازداری  چین که تسلیحات اتومی و میدان هوائی فضانوردی آن اکنون در ساحۀ دسترسی قوای هوائی تاکتیکی امریکا قرار دارد میباشد. امریکایها از چانس تاریخی که یازدهم سپتمبر به آنها داد قاطعانه استفاده کردند و نیروهای خود را در اطراف چین جا به جا ساختند. تأمین امنیت جمهوریت های آسیای مرکزی صرف ارزش ضمنی دارد.”

  در نتیجه، دورنمای تطبیق ستراتیژی بین المللی اضلاع متحدۀ امریکا نهایت عملی به نظر آمد : تنوع منابع مواد سوخت و تأمین انتقال آزاد آن به بازارهای خارجی . در همین جا میتوان وظیفۀ ستراتیژیک ادارۀ امریکا را که سپس به سائر  مسائل بزرگ منطقوی منقسیم میگردیدند مشاهده کرد. علاوه بر آن امریکا امکانات وسیع را برای تحکیم  دفاع خویش در عرصه های کلیدی انکشاف منطقه از قبیل مواصلات ترانسپورتی، ایجاد ساختار جدید روابط اقتصادی در منطقه وغیره را به دست آورد.

  دورنمای درخشان حوزۀ کسپین برای بسیاری ها  روشن به نظر میرسید، اما طرق انکشاف آن وضاحت نداشت. عوامل متعدد و گوناگون در منطقه تصویر مغلق جیوپولیتیک منطقه را به دست میداد.

 بعد از حوادث سپتمبر ۲۰۰۱ پالیسی منطقوی اضلاع متحدۀ امریکا، ابزار، میتودها، فشارها در قبال حوزۀ کسپین تحول کیفی نمودند. تغییرات و تحولات مذکور بازگوکنندۀ روابط نوین با کشورهای منطقه بودند.(تابلوی شماره 1 دیده شود)

    امریکا نه تنها فعالیت های خود را تشدید بخشید، بلکه هرچه بیشتر کشورهای دیگر را نیز در پالیسی خود “ذیدخل” ساخت. یکی از استقامت های کاملأ جدید پالیسی امریکا را در راه رخنه به منطقه و تحکیم مواضعش در کسپین، انکشاف روابط دو جانبه  با آنعده از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز که مستقیمأ به بحیرۀ کسپین راه نداشتند ولی موقعیت مهم جیوپولیتیکی داشتند، تشکیل میداد. با اتکاء به همین هدف امریکا علاقمندی اش را به کشورهای به اصطلاح “دست دوم” منطقه : ازبکستان و قرغزستان، بیشتر ساخته بود.

  یکی از وظایف با اهمیت دیگر که با استففاده از حوادث سپتمبر ادارۀ واشنگتن به تطبیق آن پرداخت، ایجاد میدان  تراکم نیروهای جنگی در همجواری با چین بود. چین در صورت پیدایش جهان چند قطبی در آینده میتوانست به رقیب جدی امریکا مبدل گردد. بنابر همین دلیل امریکا آرزو داشت تا در مرکز “اروپا- آسیا” استقرار یابد تا اوضاع را کاملأ تحت کنترول داشته و رقبا را از آنجا براند.

(تابلوی شماره 1)          تحول روش های کلیدی امریکا   به خاطر رخنه به حوزۀ کسپین

قبل از یازده سپتمبر بعد از یازدهم سپتمبر
تمرکز مساعی به خاطر توسعۀ منافع خویش از طریق مذاکرات مستقیم با کشورهای حوزۀ کسپین واشنگتن فعالانه کوشش کرد تا به خاطر تطبیق اهداف ستراتیژیک خویش در پهلوی کشورهای آزربایجان، قزاقستان، ترکمنستان که مستقیمأ به بحیرۀ کسپین راه دارند، کشورهای دیگر منطقۀ قفقاز و آسیای مرکزی قرغزستان، تاجکستان، ازبکستان و گرجستان را نیز در مدار خود شامل سازد.
اجتناب از مداخلۀ نظامی افزایش هرچه بیشتر عنصر نظامی در ستراتیژی امریکا در حوزۀ کسپین
استفادۀ فعال ارگان های دولتی از  کمپنی های خصوصی نفوذ ارگان های دولتی در اتخاذ تصامیم مهم

شکل و طرز تطبیق سیاست خارجی امریکا نیز تغییر یافت. جای کمپنی های خصوصی (قبل از همه کمپنی های نفتی) را در منطقه ارگان های دولتی این کشور احراز نمودند. ارگان های دولتی امریکا در مدت کوتاه از اخیر ۲۰۰۱ الی شروع ۲۰۰۲ ابتکار تدوین و تطبیق ستراتیژی را در حوزۀ کسپین به دست خود گرفته و فعالانه از کمپنی های خصوصی به استفاده پرداختند.

البته این همه بدان معنی نبود که واشنگتن توجه اش را به کشورهای همسرحد به بحیرۀ کسپین: آزربایجان، قزاقستان و ترکمنستان کاهش داده باشد. امریکا در این کشورها مواضع معین را به دست آورده بود. به عقیدۀ نمایندۀ انستیتوت شرق شناسی تاجکستان سیدانور شاه خماروف که  در کنفرانس  بین المللی “آسیای مرکزی بعد از جنگ در افغانستان: تهدید های جدید” که در اخیر فبروری ۲۰۰۲ در قزاقستان تدویر یافته بود ابراز داشت:  ”علل ورود امریکا به این منطقه قبل از همه تحت کنترول درآوردن منابع اقتصادی آسیای مرکزی میباشد.”

  اینکه امریکایها قسمأ به آسانی به کشورهای حوزۀ کسپین راه یافتند و توافق ایشان را برای به راه اندازی عملیات نظامی به دست آوردند، دلایل کاملأ واضح داشت که ریشه های آنرا باید در سال های ۹۰ (نود) جستجو کرد. اعلامیه های متعدد رهبری کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در بارۀ تهدید های که گویا از طرف روسیه محسوس میباشند و ضرورت شامل ساختن کشورهای منطقه به تشکیلات امنیتی غرب در حقیقت هیچنوع امکانی را برای اجرای مانوری دیپلوماتیک باقی نمیگذاشت. عکس العمل این کشورها در اصل به معنی موافقت آنها با عملیات ضد تروریستی که از طرف واشنگتن به پیش برده میشدند قرارداشت. (تابلوی شماره ۲ دیده شود) برعلاوه امریکا سلاح قویتری دیگری نیز در دست داشت و آن عبارت از قرضداری های خارجی این کشورها بود. حجم قرضهای مذکور غالبأ برابر به سر جمع بودجه های این کشورها بالغ می گردید. به طور مثال در شروع ۲۰۰۲ صدراعظم قرغزستان خاطر نشان ساخت که قرضه های خارجی کشورش برابر به یک رقم ۱،۵ میلیارد دالر میباشد. این بدان معنی بود که کشور مذکور در وابستگی مکمل پولی قرار داشته و همۀ شرایط برای ادارۀ این کشور از طرف مراکز خارجی آماده بود.

   بدین ترتیب ستراتیژی ایالات متحدۀ امریکا در کسپین بعد از یازده سپتمبر عمدتأ به دور توسعۀ هرچه بیشتر حضور این کشور در ممالک که حتی به طور غیر مستقیم میتوانستند بر اوضاع منطقه تأثیر داشته باشند میچرخید.

  پیشروی به سوی کشورهای همسایۀ حوزۀ کسپین، یعنی آسیای مرکزی و قفقاز امکان آنرا مساعد میساخت تا در آینده با اطمینان هرچه بیشتر پروسه های منطقوی تحت کنترول قرار بگیرند. با آنکه پروسه های مذکور در تبانی با خطرات و تهدیدها بودند.

  در نتیجه طی چند ماه ادارۀ امریکا توانست موفقیتهای را به دست بیآورد که دسترسی به آنها در موجودیت اوضاع جیوپولیتیکی پیشین در منطقه، موضعگیری بسیاری از کشورها و توازن قوتها، به احتمال قوی سال ها را در بر میگرفت. تحول سریع فعالیت ها در استقامت های پراگنده به یک ستراتیژی همه جانبه برای سال های متمادی، شرایط را نه تنها برای دفاع بلکه برای عملی ساختن منافع امریکا فراهم میساخت.

 واشنگتن برای تطبیق ستراتیژی خویش از طرق و روش های مختلف و متعدد استفاده میکرد. به طور مثال، ایالات متحدۀ امریکا در اخیر سال های ۹۰(نود) آزمایشات علمی– نظامی و تحقیقاتی را در حوزۀ کسپین به راه انداختند. در آزمایشات مذکور منطقۀ کسپین به  عنوان تیاتر آیندۀ جنگها ترسیم میشد. روی همین هدف از شروع سال ۲۰۰۰ “تطبیقات” بین المللی کمپیوتری در ناحیۀ کسپین به راه افتادند. در “تطبیقات” مذکور همه اجزای قوای مسلح و ارگانهای اساسی دولتی این کشور از قبیل سی آی ای و وزارت خارجه اشتراک ورزیدند. هفته نامۀ “دیفانس نیوز” در سال ۲۰۰۲ نوشت: ” چهرۀ آیندۀ اردوی امریکا از طریق سلسلۀ از بازی های کمپیوتری که جنگهای سال های ۲۰ سدۀ جاری را در بحیرۀ کسپین مودول میسازند، تدوین و شکل میگیرد.” بدینترتیب امریکا سعی مینمود میکانیزم های جدید را برای پیشبرد منافع خویش به کار اندازد  و نظر تازۀ به بسیاری از مسائل ناحیۀ مورد بحث بیافگند که از آنجمله : حل و فصل مناقشات میان کشورهای حوزه، توسعۀ دهلیز های ترانسپورتی و انرژی میان شرق و غرب، همکاری در عرصۀ نظامی بود.

تابلوی۲

     مواضع کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز در رابطه به فعالیت های امریکا

       کشور                          موضعگیری
     تاجکستان رئیس جمهور امام علی رحمانوف اعلام کرد که کشورش آماده است نه تنها دهلیزهای هوائی بلکه پایگاه های نظامی را نیز در اختیار ایالات متحدۀ امریکا قرار بدهد (۱۵۹) (روسیه در تاجکستان قوای نظامی بیست هزاری داشت)
   قزاقستان رئیس جمهور نور سلطان نظربایف حین سفرش در اکتوبر ۲۰۰۱ به آلمان اظهار داشت که ” کشورش به واشنگتن با همه وسایل و امکانات دست داشته کمک خواهد کرد. (۱۶۰)
ترکمنستان رئیس جمهور سپر مراد نیازوف حمایت خویش را از فعالیت امریکا ابراز داشت. عشق آباد (مرکز ترکمنستان) فضائی هوائی و دهلیز های ترانزیتی زمینی خود را صرف برای انتقال تدرکات بشری در اختیار امریکا قرار میداد. در عین حال عشق آباد تقاضای ناتو را مبنی برجا به جا سازی نیروهای نظامی رد کرد.
 ازبکستان رئیس جمهور اسلام کریموف اعلام کرد که تاشکند برای نیروهای نظامی هوائی امریکا حاضر است صرف یک میدان هوائی نظامی را برای ارسال تدارکات غیر نظامی و فعالیت های جستجوی و نجات  بخش قرار بدهد.
گرجستان رئیس جمهور ادوارد شیواردنازی اعلام داشت که کشورش آماده است قلمرو خود را در اختیار ایالات متحدۀ امریکا برای آغازعملیات های ضد تروریستی قرار بدهند. (در صورت مراجعۀ رهبری امریکا)
قرغزستان رئیس جمهور عسکر آقایف اعلام داشت که : “قرغزستان باید سهم نهایت فعال را در راه حمایت از عملیات ضد تروریستی بگیرد.”(۱۶۲)
آزربایجان رهبری آزربایجان از فعالیت های امریکا در مورد آغاز عملیات های ضد تروریستی پشتیبانی خویش را اعلام داشت.

پاورقی ها:

۱۴۶.پیرل هابور(Pearl Harbor) – نام پایگاه نظامی- بحری ایالات متحدۀ امریکا در اقیانوس آرام است. به تاریخ ۷ دسمبر ۱۹۴۱ در نتیجۀ هجوم ناگهانی قوای هوائی و کشتی های تحت البحری جاپان به این پایگاه امریکا ۲۴۳۳ امریکائی کشته و ۱۱۸۷ تن دیگر زخمی گردیدند. افزون بر این به تعداد ۱۸ کشتی جنگی و ۱۸۸ طیاره منهدم و ۱۵۹ ساخته شدند.

۱۴۷.مطابق تبصرۀ “کمیتۀ پلان گذاری سیاست خارجی روسیه” خصوصیات عملیات تروریستی یازدهم سپتمبر که اکنون چهرۀ تروریزم معاصر را مشخص ساخته است قرار ذیل اند: عظمت فعالیت تروریستی که همراه با تلفات گسترده میان مردم ملکی میباشد؛ خصلت بین المللی تروریزم و مجهولیت اجرأ کنندگان و سازمان دهندگان؛ تقاضاهای نا مشخص تروریستها؛ ( به طور مثال معلوم نشد که تروریستها از حکومت امریکا چی میخواستند)؛ شکل ترور، بیشتر “نمایشی” گردیده، تا از این طریق کمیت بیشتر مردم شوک و صدمۀ روانی ببینند. هدف ترور در شریط کنونی دیگر رساندن حد اکثر ضرر و صدمه نیست. (در این زمینه مطالعه گردد: “نظم جهانی بعد از عملیات تروریستی در امریکا : دشواری ها”، مسکو، ۲۰۰۲)

۱۴۸. در نیویارک دو طیارۀ که از طرف تروریستها اختطاف گردیده اند: کمپنی “American Airlines” پرواز شماره ۱۱ با ۹۲ مسافر  به ساعت ۸:۴۶ با برج شمالی مرکز بین المللی تجارتی تصادم میکند؛ کمپنی “United Airlines”، پرواز شماره ۱۷۵ با ۶۵ مسافر به ساعت ۹ صبح با برج  جنوبی تصادم میکند.

  هر برج دارای ۱۱۰ طبقه بود. طیاره ها در برج شمالی میان طبقات ۹۴ و ۹۸ “داخل” گردیدند و در برج جنوبی میان طبقات ۷۸ و ۸۴. در نتیجۀ تصادمات مذکور برج های “دوگانه” فرو پاشیدند: برج جنوبی به ساعت ۹:۵۹، شمالی به ساعت ۱۰:۲۸. تعداد تلفات رقم ۲۸۰۳ را تشکیل میداد که از آن جمله در برج شمالی ۱۴۰۲ نفر و در برج جنوبی  تعداد آنها به ۶۱۴ نفر رسید. تعداد کسانی که حین پاک سازی خرابه ها تلف شدند رقم ۴۱۵ را تشکیل داد، ۲۰۰ تن تا همین اکنون مجهول و گمنام باقی مانده اند. تلفات در طیاره ها ۱۴۷ نفر، آنهای که در پهلوی عمارات قرار داشتند ۱۵ تن، ۱۰ نفر ربایندگان طیاره ها – (USA Today 3.9.2002 – P.4A )

  در فلم که از طرف رژیسیور امریکائی الیویر ستون ساخته شده است (۲۰۰۶) رقم تلفات در برج های “دوگانگی” ۲۷۴۹ تن یاد شده است.

۱۴۹.آ. گولڅ، “جهان پیچیده”، نتیجۀ اساسی عملیات ضد تروریستی، برتری هژمونی بلاتردید امریکا در جهان بود // هفته نامه، مورخ ۱۰ سپتمبر ۲۰۰۲

۱۵۰.در زمرۀ مولفین مذکور از نویسندگان آتی میتوان نام برد: تیری میسان ” یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱، معامله گری مهلک”، مسکو ۲۰۰۲، و. م. کورولیوف “معماهای یازدهم سپتمبر. برجها چرا فرو پاشیدند؟” مسکو ۲۰۰۷

۱۵۱.ب. کلیوچنیکوف “اسلامیزم، ایالات متحدۀ امریکا و اروپا”، مسکو، ص. ۳۰، سال ۲۰۰۳

۱۵۲.سیستم جاسوسی الکترونیکی تحت نام “echelon” که در ترکیب آژانس امنیت ملی این امریکا قرار داشته  در سال ۱۹۹۸ اسم اسامه بن لادن را افشأ  و از همان وقت او را و شبکۀ “القاعده” را به تقیب انداخته است.

۱۵۳.کولین پاویل (Colin R. Powell) در سال ۱۹۷۳ در ناحیۀ هارلیم نیو یارک در خانوادۀ مهاجرین از جیمیکاه چشم به جهان گشود. فاکولتۀ زمین شناسی را در کالج شهر نیویورک به اتمام رسانیده و سپس شامل کورسهای احتیاط برای افسران گردید. موصوف در جنگهای ویتنام اشتراک داشته است. از طرف قوماندانی اردو به پوهنتون جورج واشنگتن فرستاده شد و در آنجا  دیپلوم “ادارۀ تجارت” را به درجۀ ماستری کسب نمود. طی سالهای ۱۹۷۲- ۱۹۷۳ در حالیکه در رتبۀ جګړنی بود دورۀ ستاژ را در آپارات کاخ سفید سپری کرد. در سال ۱۹۸۳ دستیار نظامی وزیر دفاع امریکا ک. واینبیرگر بود. طی سالهای ۱۹۸۳- ۱۹۸۶ قوماندانی قول اردوی شماره ۵ قوای پیادۀ امریکا را در آلمان به عهده داشت. پس از عودت به کشور به حیث مشاور رئیس جمهور رونالد ریگان در مسائل امنیتی تعیین و چندی بعد در رأس شورای امنیت ملی این کشور قرار میگیرد. ر. ریگان حین ریاست جمهوری اش کولین پاویل را به رتبۀ نظامی جنرال چهار ستاره ی رساند و ا را به حیث قوماندان “قوای قاره ی” کشور مقرر کرد. در زمان ریاست جمهوری جورج بوش (پسر) ک. پاویل به درجۀ لوی درستیز قوای مسلح اضلاع متحدۀ امریکا رسید.

۱۵۴. روزنامۀ “نی زاویسمیایا گازیته” ضمیمۀ (مسائل نظامی)، شمارۀ ۴۵، سال ۲۰۰۱

۱۵۵. روزنامۀ “نی زاویسیمایا گازیته”، ص. ۵ مورخ ۱۴ اکتوبر ۲۰۰۱

۱۵۶. تحریک یا جنبش “طالبان” (کلمۀ طالب به معنی متعلم یا محصل میباشد) که در سال ۱۹۹۴ به میان آمده است، جریان بنیادگرای مذهبی فرا ملیتی میباشد. در راس تحریک مذکور در افغانستان شخص به نام ملاعمر قرار دارد. گفته میشود که جنبش در اثر دالر های “نفتی” عربها و استخبارات و پلان گذاری های سی آی ای امریکا به خاطر ایجاد مجدد “را کبیر ابریشم” به میان آمده است. (مطابق متن روسی غ.ج.) در عین حال برخی از صاحبنظران به میان آمدن  طالبان را ضرورتی  برای “برگردانیدن نظم” در این کشور که در اثر به قدرت رسیدن “مجاهدین” (بعد از قوای اتحاد شوروی) که جنگ های داخلی به اوج خود رسیده بودند نیز مینامند.

۱۵۷. روزنامۀ “وریمیا نووستی”،ص ۵، ۲۱ جنوری ۲۰۰۲

۱۵۸. “به خاطر صلح میان خلقها”، کارمند ارشد مرکز “کارنیگی”، توماس ای. گریهم (پسر)، مورخ ۳۱ می ۲۰۰۱، روزنامۀ ” نی زاویسسمایا گازیته”.

۱۵۹. نظم جهانی بعد از عملیات تروریستی در اضلاع متحدۀ امریکا: دشواری ها و دورنماها. تبصرۀ “کمیتۀ پلان گذاری های خارجی”، ص ۱۰، مسکو ۲۰۰۲

۱۶۰. روزنامۀ “سویتسکایا راسیا”، ص ۶، مورخ ۲۱ فبروری ۲۰۰۲

۱۶۱. روزنامۀ “وریمیا نووستی” ۹ اکتوبر ۲۰۰۱

۱۶۲. روزنامۀ “نی زاویسیمایا گازیته” ۹ اکتوبر ۲۰۰۱

۱۶۲. روزنامۀ “کامیرسانت”، ۸ اکتوبر ۲۰۰۱

  

ادامه دارد

فرستادن/حفظ کردن

Leave a Reply

Refresh Image
*

Spam Protection by WP-SpamFree

Advertisement

Recently Commented

    Archives by Tag

    ا

    Recent Entries

    • تبرئه روحانی پاکستانی در محکمه این کشور
    • جنګسالاران دا ځل واك ته پارلماني پلمه كوي
    • وروستيو سيلابونو دګرديز اوخوست دلوى سرک ترټولو لوى پُل نړولى دى
    • بدون شرح
    • درگیری های شدید در سرحد هند و پاکستان
    • افغانستان به تاجکستان گاز صادر می کند
    • وقوع انفجار شدید در شاهراه کابل-مزارشریف
    • وزیر اطلاعات و کلتور تونس توسط یک هنرمند لت و کوب شد
    • هشدار های طالبان را بطور جدی تحت بررسی داریم: سخنگوی ریاست جمهوری مصر
    • عمر داوودزى راتلونکو ولسمشريزو ټاکنو ته کانديد دى