اگر انسان های عاشق می دانستند که جدایی چقدر درناک و رنج آور است شاید حتی در خواب هم عاشق نمی شدند .
درست است که انسان ها تنها تولد می شوند اما برای آنها بسی دشوار است که تنها به زندگی ادامه دهند با این همه گاهی دست روزگار جدایی را با مرگی نابهنگام به حقیقتی مسلم اما تلخ تبدیل می کند .
دو معشوق تایلندی به نام های” شادیل دیوی” و “سارینیا” 5 سال در انتظار اعلام روز عروسی لحظه شماری می کردند اما در روز عروسی، مرگ سارینیا در پی حادثهٔ رانندگی، آرزوهای این دو عاشق را با خاک یکسان کرد اما شادیل تصمیم گرفت تا کاملا تسلیم سرنوشت محتوم خود نشود و حداقل آرزوی معشوقه خود را جامه عمل بپوشاند .
این حکایت تلخ از آنجا آغاز شد که در پی تصادف سارینیا، امبولانس به دلیل ترافیک سنگین، پس از 6 ساعت او را به شفاخانه رساند و در نتیجه با دنیایی مالامال از آرزوها در شب وصال چشم از جهان بست .
اما شادیل که در انتظار برآورده کردن آرزوی معشوقه اش دست از پا نمی شناخت با شنیدن این خبر دردناک کاملا تسلیم نشد و تصمیم گرفت که آرزوی سارینیا را برآورده سازد لذا بدون آنکه مراسم عروسی را لغو کند جسد بی جان وی را با لباس عروسی برتن و انگشتر طلا را به انگشت اش گذاشت و با آخرین بوسه در حالیکه اشک از چشمانش سرازیر بود مراسم عروسی را به پایان رساند.
این دو تایلندی که پیرو مذهب بودا هستند، برطبق آیین مذهبی آنها عروس و داماد باید در حضور خانواده های طرفین مراسم عقد را برگزار کنند. جشن عروسی سارینیای ناکام و شادیل نگون بخت در حضور همه
خویشاوندان برگزار شد در حالیکه غم و اندوه بر فضای مراسم سایه انداخته بود و تلویزیون دولتی تایلند نیز با پخش مستقیم آن همه تایلندی ها را به جشن غم و اندوه دعوت کرد.
فرستادن/حفظ کردن