Posts | Comments | E-mail /

ابعاد تازه‌ يي در بحران افغانستان

Posted by on Jan 17th, 2012 and filed under تحلیل. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0. You can skip to the end and leave a response. Pinging is currently not allowed.

وحيد مژده

از مدت‌‎ها قبل گفته می‌شد که در بحران افغانستان، زمان در اختیار طالبان است. آنها در صدد اند تا نیروهای خود را طوری حفظ نمایند که بعد از سال 2014 که بخش بزرگی از نیروهای خارجی افغانستان را ترک می‌کنند، توان سرنگونی رژیم را در افغانستان داشته باشند. اکنون که طالبان با ایجاد دفتری در قطر مواقفت نموه‌اند، آیا هنوز هم زمان در اختیار آنان خواهد بود و یا این‌که امریکا با این اقدام خویش، لااقل در بعد سیاسی، این حربه را از طالبان گرفته است؟

اگر چنین باشد، بحران افغانستان در آینده چه سمت‌وسويی خواهد یافت؟ گشایش دفتری برای طالبان در قطر و توافق طالبان با این مسأله، هنوز هم از مسایل مورد بحث در رسانه‌های داخلی و خارجی است.

ريیس‌جمهور کرزی از این‌که چنین تصمیمی بدون مشورت با حکومت افغانستان صورت گرفته، راضی نیست و پاکستان هم از این‌که در رابطه با طالبان کاری مخالف خواست و مشورت با این کشور صورت گرفته، نگران است؛ مسأله‌يی که می‌تواند موجب نزدیک‌تر شدن روابط میان پاکستان و افغانستان گردد.

همین مسأله موجب می‌شود تا ملا آغا جان معتصم، کسی که قرار بود به همکاری پاکستان جای ملا محمد عمر را در تحریک طالبان بگیرد، مخفیانه به کابل می‌آید. او که از یک سوءقصد نافرجام به جانش در هجدهم ماه رمضان در شهر کراچی به شدت مجروح شده بود، بعد از تداوی در یکی از شفاخانه‌های نظامی آن شهر، چندی قبل به کابل آمد و مدتی را هم در شفاخانة چهارصد بستر اردو زیر تداوی قرار گرفت. او اکنون به یک کشور خارجی فرستاده شده است.

شایعاتی در جریان است که وقتی وضع صحی وی بهتر شود، احتمال دارد جدايی گروهی را از صف طالبان به رهبری ملا محمد عمر، اعلام دارد. معتصم در رده‌های بالای طالبان دوستانی دارد از جمله مولوی عبدالکبیر که اخیراً از جانب ملا محمد عمر از ریاست زون شرق برکنار شد.

مشکل پاکستان در صف طالبان این‌ست که رده‌های پايین این گروه از ملا محمد عمر اطاعت دارند و امکان این‌که جدايي افراد رده‌های بالا، بر رده‌های پائین تأثیر بگذارد و به انشعاب و جدايی جبهات جنگ بیانجامد، دشوار است. از جانب دیگر، پاکستان از حالتی بیم دارد که طالبان در مخالفت با پاکستان، با ایران رابطة نزدیک تر برقرار نمایند.

افغانستان و پاکستان هر دو از اهداف امریکا با به میان آمدن دفتر قطر نگران اند. پاکستان اقدام امریکا برای پذیرفتن دفتر برای طالبان در قطر را نیز اقدامی غیردوستانه تلقی می‌کند و به همین دلیل است که کمسیون مشترک صلح میان افغانستان و پاکستان که با ترور استاد ربانی از تحرک و اهمیت افتاده بود، مجدداً به خواست پاکستان فعال می‌شود.

گفته می‌شود که دولت قطر به طالبان اطمینان داده است که حتا اگر مذاکرات میان امریکا و طالبان به نتیجه نیز نرسد و آنها به جنگ در افغانستان ادامه دهند، این افراد در قطر مصون خواهند بود و از این کشور اخراج و یا به کشور دیگری تسلیم داده نخواهند شد.

آن‌چه در ظاهر به نظر می‌رسد، این‌ست که هنوز قدم اول در راه اعتمادسازی میان طالبان و امریکا برداشته نشده و تنها کاری که صورت گرفته، موافقت امریکا با ایجاد این دفتر است؛ اما هنوز دفتری تأسیس نشده و مذاکره‌يی هم اگر صورت گرفته، با بعضی از مقامات قطر بوده است. قرار بود تعدادی از سران طالبان که از ده‌سال به این‌طرف در گوانتانامو در بند اند، آزاد شوند و طالبان نیز يك سرباز امریکايی (بونی برگدال) را آزاد سازند.

شبکة تلویزیونی الجزیره که مرکز آن در قطر است، خبر آزادی زندانیان طالب را نشر کرد. این خبر هرچند از طرف طالبان و امریکا تکذیب شد، اما با توجه به رابطة نزدیک این شبکه با رهبری قطر، پخش چنین خبری که باوجود تکذیب آن، بار بار تکرار شد،

پیام معنی‌داری را می‌رساند. آیا زندانیان آزاد شده‌اند، اما امریکا می‌خواهد این مسأله پنهان باقی بماند؟ می‌دانیم که آزادی رهبران طالبان از گوانتانامو در ایالات متحدة امریکا نیز موجب اختلاف شده و بعضی از سناتوران امریکايی با این کار ابراز مخالفت کرده‌اند و از جانب دیگر، دولت افغانستان خواسته است که این زندانیان باید به دولت افغانستان سپرده شوند.

شورای عالی صلح می‌خواهد هیأتی به قطر بفرستد تا به قول یکی از سخنگویانش، طول و عرض این دفتر را ببیند، در حالی که هنوز موقعیت این دفتر مشخص نیست، چه‌گونه می‌توان طول و عرض آن را مشخص کرد؟ حکومت افغانستان هم می‌گوید که هرگونه مذاکرات باید به رهبری افغان‌ها و مشخصاً حکومت افغانستان صورت بگیرد. برای رسیدن به این هدف تلاش دارد تا امریکا را زیر فشار قرار دهد و تأکید دارد تا ادارة زندان بگرام باید در مدت یک‌ماه به افغان‌ها سپرده شود.

گرفتن ادارة زندان بگرام، می‌تواند موضع حکومت افغانستان را در برابر طالبان تقویت كند؛ زیرا طالبان خواهان آزادی زندانیان‌شان هستند در حالی که زندان‌ها در کنترول امریکايی‌هاست و طالبان ضرورتی به مذاکره با حکومت افغانستان نمی‌بینند، از این‌جاست که ريیس‌جمهور کرزی می‌خواهد با گرفتن ادارة زندان بگرام، طالبان را وادار سازد تا مشارکت حکومت افغانستان را در مذاکرات بپذیرند.

اما شرط اول طالبان این‌ست که باید امریکا به اشغال افغانستان پایان دهد و مشخص سازد که نیروهای این کشور چه زمانی افغانستان را ترک خواهند گفت. تا این مسأله مشخص نشده است، نمی‌توان به آغاز مذاکرات صلح امیدوار بود.

اگر امریکايی‌ها جدول زمانی و تاریخ خروج نیروهای خود را از افغانستان مشخص سازند و توافق صورت گیرد، در آن صورت مذاکرات بین‌الافغانی برای ایجاد شرایط مورد قبول برای همه و بحث بر سر نظام مورد توافق همة جهت‌ها بعد از خروج نیروهای خارجی، به عنوان یک ضرورت تأخیرناپذیر مطرح خواهد شد. اما به نظر نمی‌رسد که رسیدن به این مرحله به زودی محتمل باشد.

وقتی کار به این مرحله برسد، هیچ گروه و جهتی نباید خارج از جریان مذاکرات بماند. تجربة ده‌ها سال جنگ در این کشور نشان داد که اگر به یک گروه هرچند کوچک در این کشور احساس محرومیت داده شود، می‌تواند برای این کشورِ آسیب‌پذیر، سال‌ها ایجاد مشکل نماید.

بازی امریکا در چندین بُعد ادامه دارد؛ در حالی که وزیر خارجة امریکا بار دیگر تأکید می‌نماید که صلح با طالبان در گرو بریدن این گروه از القاعده و قبول قانون اساسی افغانستان است،

رورا باکر سناتور امریکايی میزبان اجلاسی از مخالفین سیاسی حکومت آقاي کرزی در آلمان است که در آن تغییر قانون اساسی افغانستان و به میان آمدن نظام پارلماني به عنوان یگانه راه‌حل مشکل افغانستان مورد بحث قرار می‌گیرد. چه‌گونه می‌توان از طالبان خواستار قبول قانونی شد که اپوزیسیون سیاسی حکومت هم آن را نمی‌پذیرد و خواهان تغییر آن‌ست؟

رهبری طالبان تمام کسانی را که در گذشته تجربة کار دیپلوماتیک در صف طالبان را داشته‌اند، به قطر فرستاده است تا در مذاکره با امریکا، یک تیم مذاکره‌کنندة قوی داشته باشد؛ اما تا آن‌جا که مسأله به امریکا رابطه می‌گیرد، اکنون به نظر می‌رسد که این کشور قصد دارد محاسبه را برعکس نماید و حربة زمان را لااقل در بُعد سیاسی از دست طالبان بگیرد. اکنون اوباما می‌تواند مذاکرات سیاسی با طالبان را بر بنیاد یک جدول زمانی طوری تنظیم و عیار نماید که تا ماه نوامبر سال 2012، نه امتیاز زیادی به طالبان داده شود و نه هم این مذاکرات به شکست بیانجامد. یک روند دوامدار پر از ابهام که لااقل تا نوامبر امسال ادامه می‌یابد، به این معنی است که در عرصة مذاکرات سیاسی، زمان در اختیار امریکا خواهد بود. از جانب دیگر، امریکا امیدوار است که تأسیس دفتر قطر، موجب اختلافات داخلی در میان آنان شود و به این ترتیب زمینه برای کنار آمدن با این گروه در میز مذاکره فراهم گردد. پرسش این‌ست که در چنین شرایطی، طالبان به چه راهکاری دست خواهند برد تا موقعیت خود را بهبود بخشند؟ بعضی‌ها ابراز امیدواری می‌کنند که طالبان به آتش‌بس راضی خواهند شد و حتا بعضی‌ها می‌گویند که باید مناطق امنی برای طالبان در داخل افغانستان تدارک گردد.

این پیش‌بینی‌ها و پیشنهادات خوش‌بینانه، بیشتر از فقدان یک تجربة موفق برای پایان جنگ از راه تفاهم ناشی می‌شود. ما افغان‌ها در گذشته هیچگاه رسیدن به صلح از راه همدیگرپذیری را به عنوان یک اقدام موفق تجربه نکرده‌ایم.

برای طالبان نشستن پشت میز مذاکره به معنی پایان جنگ در کوتاه‌مدت نیست؛ بلکه آن‌ها هرقدر که در بُعد سیاسی خود را تضعیف‌شده احساس کنند، به سنگر جنگ به عنوان گزینه‌يي برای تلافیِ ضعف در میز مذاکره، خواهند نگریست و این به معنی تشدید جنگ در آینده خواهد بود، همان‌گونه که در اعلامیة طالبان بعد از پذیرفتن دفتر قطر می‌خوانیم:

«همچنان‌که برای ملت مسلمان افغانستان واضح و معلوم است، امارت اسلامی مطابق با خواست ملت خویش، جهت قیام نظام اسلامی از حدود یک دهه به این‌سو مقاومت و جهاد می‌کند. امارت اسلامی برای به‌دست آوردن همین هدف و برای آوردن صلح و ثبات در افغانستان، در این اواخر تلاش‌های سیاسی خویش را افزایش داده است تا برای حل قضیة فعلی، با جامعة جهانی افهام و تفهیم صورت گیرد. اما این تفاهم به هیچ‌وجه به معنای دست کشیدن از جهاد نمی‌باشد و نه هم به قبول کردن قانون اساسی ادارة کابل بستگی دارد، بلکه امارت اسلامی در کنار موجودیت نظامی و جهاد، از تحرکات سیاسی نیز کار خواهد گرفت تا آرزوی اسلامی و ملی ملت افغان را برآورده کند.»

در این‌جا پرسش مهمی مطرح است و آن این‌که از یک‌طرف طالبان تحت رهبری ملا محمد عمر، برای کنترول زمان، نیازمند شدت بخشیدن به تحرکات نظامی در آینده هستند و از جانب دیگر با مذاکره با امریکا، پاکستان را از خود ناراض ساخته‌اند. در چنین شرایطی، آیا پاکستان به حمایت از این گروه ادامه خواهد داد؟

پاسخ به این پرسش شاید این باشد که طالبان فکر این مرحله از کار را نیز کرده بودند. در شرایطی که جامعة جهانی فشارهایي روزافزون بر ایران وارد می‌سازد، امکان نزدیکی ایران به طالبان می‌تواند پاکستان را به دوام حمایت از طالبان وادارد. هرچند ایران هرگونه رابطه با جنگجویان در افغانستان را انکار می‌کند، اما موقف ایران به عنوان یک همسایة مهم افغانستان در این معادله، می‌تواند بسیار مهم و تأثیرگذار باشد.

ایالات متحدة امریکا در طول ده‌سال جنگ در افغانستان، دریافته است که طالبان توانمندی ادامة جنگ را برای مدت طولانی دارند، اما این نکته را هم به خوبی می‌داند که چنین توانمندی الزاماً به این معنی نیست که طالبان کلید صلح را نیز به تنهايی در اختیار دارند. یک گروه می‌تواند سال‌ها به جنگ ادامه دهد، اما صلح نیازمند اراده و اقدام جمعی و تفاهم میان تمام گروه‌های سیاسی درگیر در این منازعه است.

تجربة تاریخی در این کشور جنگ‌زده، نشان می‌دهد که تأمین صلح و تفاهم، دشوارتر از درهم شکستن نیروهای تجاوزگر است و شکست ابرقدرت‌ها تا زمانی که به صلح، امنیت، پیشرفت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در این کشور منجر نگردد، جز افتخاری دردناک بر روی کاغذ، چیزی به ارمغان نخواهد آورد.

 

فرستادن/حفظ کردن

Leave a Reply

Spam Protection by WP-SpamFree

Advertisement Middle East Banners

اندازهء فانت را تغییر دهید

  • A A A
  • ویدیو های همین لحظه از الجزیره

    ویدیو های مورد پسند تان را در ((گران افغانستان)) مشاهده کنید

    Loading...

    تازه مطالب

    ځوانيمرګ

    March 3rd, 2012

    لنډه کيسه:::::  سهراب سهار د ښوونځي له فراغت وروسته مې د[...]

    په امنيتي ارګانونو کې موجودې غټې ستونزې

    March 3rd, 2012

    علي عباس بدر دهېواد په تېر لس کلن تاريخ کې د پلازمينې س�[...]

    زموږ قومونه او بهرني استخبارات

    March 3rd, 2012

    رفيع الله زيار افغانستان هغه هېواد دى، چې د تاريخ په ا[...]

    تناقض در گفته های مقامات در نشست ایکو

    March 3rd, 2012

    کوهستانی مقامات دولتی در نشست ایکو در خصوص اوضاع مربوط[...]

    متن کامل مصوبه شورای سرتاسری علمای افغانستان

    March 3rd, 2012

    ۱۲حوت ۱۳۹۰    الحمد لله وحده والسلام علی من لا نبی بعده[...]

2022 / Graan Afghanistan by Afghan Scholars