Posts | Comments | E-mail /

رییس جمهور چه پیامی از اینجا با خود ببرد؟

Posted by on Aug 29th, 2010 and filed under تحلیل. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0. You can skip to the end and leave a response. Pinging is currently not allowed.

عبدالکریم خرم

در کمتر از سه هفتهء آینده اجلاس سالانهء مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویارک دایر میگردد، احتمالا رییس جمهور کشور ما نیز مانند سالهای قبل در آن اشتراک ورزیده و به ایراد بیانیه خواهد پرداخت. اما اینبار لازمست گفته های رییس جمهور متفاوت از دفعه های قبل باشد. بعبارهء دیگر بیانیهء امسال رییس جمهور باید انعکاس صدای مردم افغانستان باشد، ملتی که ده سال است همه روزه قربانی میدهد وطفل و مرد و زنش در یک جنگ بی سرانجام کشته میشود.

بیانیهء رییس جمهور عمدتا بنابردو دلیل باید متفاوت از سالهای گذشته باشد:

یکی اینکه ما داخل دهمین سال دورهء بعد از سقوط طالبان میشویم. در پنجم دسمبر سال 2001 کنفرانس بن خاتمه یافت، بر اساس توافقات بدست آمده در بن شورای امنیت ملل متحد طی قطعنامهء 1386 خود در 20 دسمبر همان سال تصویب نمود که نیروهای بین المللی تحت نام ایساف به افغانستان فرستاده شوند، هرچند عساکر امریکایی قبل از آن به کشور ما آمده بودند و جنگ علیه طالبان را آغاز کرده بودند. ایساف باید با ادارهء موقت در آوردن امنیت همکاری میکرد و کشور های همسایه بنوبهء خود با این نیروها در دست یافتن به این مامول کمک مینمودند.

اما در عمل دیده میشود که درین ده سال نه تنها اینکه امنیت در افغانستان تامین نشد بلکه وضعیت رو به وخامت گذاشت.

دوم اینکه با افشای اسناد جنگ افغانستان توسط ویکی لیکس دیده شد که طریقهء اختیار شده درین جنگ، بخصوص توسط بازیگر اصلی صحنه یعنی ایالات متحدهء امریکا طریقهء نادرست بوده وبا ادامهء آن هیچگاهی این جنگ به پیروزی نمیرسد.

جنگ سردرگم افغانستان اکنون به یک درد سر هم برای افغانها و هم برای جهانیان تبدیل گردیده است. از سوی دیگر افغانها با گذشت زمان بدین باور دست مییابند که کشور شان بگونه یی گروگان جامعهء بین المللی و تصامیم آن کردیده است، که حاصل شان از آن فقط مرگ و ویرانی است و بس. حرف مهم دیگر اینکه دوام یافتن این جنگ دستآورد های سیاسی چند سال اخیر ما را نیز با خطر مواجه ساخته است، مانند انتخابات آیندهء پارلمانی که از اثر جنگ ممکن است با مشکلات عمده همراه باشد بگونه ایکه حتی مشروعیت ان تحت سوال قرار بگیرد.

عدم دست یافتن به پیروزی و کشته شدن روزانهء مردم ملکی در جنگی که علت اولی آغاز کردن آن درین میان گم شده است جنگ موجود در کشور ما را به یک درگیری بی هدف و ماهیت باخته تبدیل کرده است.

آنچه که بسیار مهم است و جواب به پرسش آنعده از رهبران کشور های غربی میتواند باشد که بدنبال یافتن علت عدم پیروزی خویش در افغانستان میگردند اینست که امروزمردم افغانستان اعتماد خود نسبت به جنگ روان در کشور را از دست داده اند. این جنگ تحت نام مبارزه با تروریزم آغاز شد، اما انکشافات بعدی آنرا به چیز دیگری تبدیل ساخت.

در سال2001، بعد از کنفرانس بن زمانیکه تصمیم مبنی بر فرستادن نیروهای بین المللی به افغانستان گرفته شد، برای اولین بار در تاریخ افغانها از آن استقبال کردند، زیرا که آمدن این عساکر را وسیلهء رهایی خود از شر نظام توتالیتر و از شر همسایه های حریص و بیرحم خود می پنداشتند. اما نپرداختن به عوامل وریشه های اصلی تروریزم، نادیده گرفتن عقاید و عنعنات مردم و تقویت عناصری در درون جامعه که مورد تنفر عامهء مردم قرار داشتند و از فضای نو و شعار های آن همانند کمونیست های دوران حضور روسها سوء استفاده مینمودند همه باعث گردید تا شکوک و شبهات نزد مردم در رابطه با نیات غربیها و بخصوص در مورد امریکاییها ایجاد شود.

این شکوک با بلند رفتن میزان تلفات ملکی افزایش بیشتر یافت، تا حدی که حتی مردم در مورد حادثهء یازدهم سپتمبر از خود سوالها کردند که آیا این همه سناریویی جهت دست یافتن به اهداف دیکر نبوده است؟

مسالهء تلفات ملکی روابط بین کابل و واشنگتن را به خراب ترین حد ممکن بین دو دوست رسانید. اما افشای اسناد جنگ افغانستان ثابت ساخت که موقف افغانستان درین میان درست بوده و آنانیکه هزاران کیلومتر اینسو برای “مبارزه با تروریزم” آمده اند خود باعث تقویت ان گردیده اند. بنابرین افغانها یکبار دیگر خود را گروگان جنگی احساس میکنند که نمیدانند ره بکجا خواهد برد اما یگانه چیزیکه از آن میبینند مرگ است و ویرانی.

افغانها میخواهند جنگ با تروریزم به کامیابی بیانجامد و کشور شان ازین مصیبت رهایی پیدا کند، اما طریقه ایکه برای رسیدن به این مامول در پیش گرفته شده است جز ناکامی نتیجهء دیگری ببار نمیآورد. پس رییس جمهور افغانستان باید صدای ملتش را در برابر سران آمده از سراسر جهان در مورد جنگی که جهان اینجا براه انداخته است بلند نماید و منحیث نمایندهء ملتی که در آتش این جنگ میسوزد دو راه را پیشنهاد نماید:

یکی اینکه این جنگ میتواند پیروز شود، اما با شرایط مردم افغانستان و درمدت زمانی که باید از جانب افغانها تعیین گردد.

دوم اینکه اگر ایتلاف ضد تروریزم و در راس ایالات متحدهء امریکا در روش جنگ تغییر نمیآورند پس مانع افغانها نگردند که با هم صلح نمایند بلکه در فراهم نمودن زمینهء صلح با حکومت افغان همکاری نمایند. ما تا حال این موقع را در اختیار داریم که با داشتن نظام قانونی و انتخابی بسراغ صلح برویم، اگر این موقع را هم از دست بدهیم در خلای قدرت دیگر سخن از صلح نه بلکه سخن از پیروزی آنچه در بین خواهد بود که جهان از آن در هراس است.

فرستادن/حفظ کردن

Leave a Reply

Refresh Image
*

Spam Protection by WP-SpamFree

Advertisement

Recently Commented

    Archives by Tag

    ا

    Recent Entries

    • جلسه شورای امنیت ملی: از روز تاریخی و خجستهء استراد استقلال کشور با شکوهمندی تجلیل بعمل آید
    • عنوانی حامد کرزی پیام های تبریکیهء سران کشور های مختلف جهان به مناسبت استرداد استقلال کشور
    • د خوست ولایت د شمل فارم باغ په سيمه کې د اوه شپیته مليونه افغانيو په لګښت د يوه لوى پله د بنسټ ډبره کیښودل شوه
    • وحدت ملى بخاطرحفظ استقلال کشور آرمان ستُرگ شاه امان اﷲ بود!
    • مدت اقامت مهاجرین افغان در پاکستان تا سال ۲۰۱۵ تمدید شد
    • نماد استقلال، منار وزارت دفاع یا طاق ظفر پغمان
    • دخپلواکۍ دگټلو تاريخي خاطرې يادمو مبارک
    • ادرار بصورت ایستاده
    • سپینه ماڼۍ او له حقایقو تور انځور
    • تبرئه روحانی پاکستانی در محکمه این کشور