آريانا خطۀ آزاده گان

منزل و ماوای شيران ژيان

آب وخاکش ازدليری مرد خيز

سنگ سنگش ازشهادت خونچکان

ملتش مست از می آزادگی

قايم ودشمن شکن درهرزمان

خون آزادی به قلبش موج زن

ازخروشش لرزه د رهفت آسمان

چيست آزادی ؟شکوه لايزال

درمسير يک قيام جاودان

چيست آزادی ؟ دوای درد ها

هم اميد واعتبار انس وجان

چيست آزادی؟ عطای بيکران

بهر آدم از خدای مهربان

ملت آزاد را آزاده گی

ميبرد تااعتلای بيکران

مرد حق غواص بحر خون خويش

در پی اين اين گوهر والا نشان

می سزد جانها به قربانی دهد

مقدمش را هر زمان پير وچوان

نام حق در الفلاح از اوبلند

پنج نوبت هر زمان در هر اذان

چيست دانی در اسارت زيستن؟

تن به ذ لت دادنست و مرگ جان

ديوو دد زآزاده گی آدم شود

آدمی درقيد آدم چون خران

راز ناپيدای سر کاينات

کرد ايزداندر آزادی بيان

گوهر يکتا اسير بی بها

چون صدف بشکست، دزتاج شهان

در رۀ آزادی و آزاده گی

ميدهد سر ملت افغانستان

اکبری تا زين نمط دارد سخن

منزلش در سينۀ آزادگان

13.8 1996