Posted by يكي از بحث هاي بسيار جالبي كه اين روزها در رسانه هاي افغانستان مطرح مي شود و جالب توجه نيز نشان داده مي شود، مساCله خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان مي باشد. برخي ها به اين نظر اند كه خروج اين نيروها باعث ايجاد بحران در افغانستان خواهد شد، اما اگر فوايد و مضراتي كه استقرار اين نيروها در افغانستان داشته اند، بصورت غير جانبدارانه مورد قضاوت قرار گيرد، شايد اين تفكر به وجود بيايد كه خروج امريكايي ها از افغانستان بحراني را با شدت و حدت بيشتر از آنچه اكنون وجود دارد، بوجود نخواهد آورد.
شماري از رسانه ها در گزارشهاي خود اعلام كرده اند كه جنرال استانلي مک كريستال قوماندان نيروهاي امريكايي و سازمان ناتو در افغانستان در ارزيابي هاي خود خاطر نشان ساخته است كه ايالات متحده امريكا بايد تا قبل از سال 2013 بتواند خروج قوت هاي خود را از افغانستان آغاز كند.
اگرچه بعد از اعلام برنامه هاي بارک اوباما در مورد افغانستان روشن خواهد شد كه آيا خروج از افغانستان در ظرف چهار سال يا سه سال آينده در سرلوحه هاي كاري رئيس جمهور امريكا قرار خواهد داشت يا نه، اما با توجه به استعدادها و توانمندي هايي كه در داخل افغانستان و در نزد نيروهاي داخلي ايجاد شده است، مي توان خوشبين بود كه خروج امريكايي ها و ساير قواي بين المللي از افغانستان به بحران سياسي، و اجتماعي و امنيتي در افغانستان نيانجامد.
قبل از اين وزارت دفاع افغانستان اعلام كرده بود كه در مدت چهار سال آينده نيروهاي داخلي قادر خواهند بود كه بتوانند امنيت داخلي افغانستان را بصورت كمال و تمام تامين كند. با توجه به اينكه اگر خروج نيروهاي بين المللي نيز سازماندهي شود، حد اقل چند سال زمان را در بر خواهد گرفت، در زمان خروج خارجي ها، نيروهاي داخلي قادر به تامين امنيت كشور خواهند بود.
از جانب ديگر وزارت داخله و وزارت دفاع ملي از بلند رفتن معاشات نيروهاي اردو و پوليس ملي افغانستان خبر داده اند. اگر معاشات نيروهاي اردوي ملي و پوليس ملي افزايش يابد، توانايي عملياتي اين نيروها نيز افزايش خواهد يافت.
بسياري از كارشناسان سياسي و اجتماعي به اين باور مي باشند كه افزايش معاشات سربازان اردو و پوليس ملي باعث مي گردد تا جلب و جذب نيروهاي جوان و مبتكر در اين نيروها نيز افزوني حاصل كند و اين دو نيرو بتواندشمار خود را نيز افزايش دهند. آن زمان وفاداري به وظيفه و مسووليت نيز در نزد سربازان بيشتر از آنچه هست بوجود خواهد آمد.
اگرچه نيروهاي اردوي ملي و پوليس ملي تا كنون نيز در اجراي وظيفه خويش با تعهد كافي عمل كرده اند، اما افزايش معاش و امتيازات مي تواند اين تعهد مندي را بيشتر از پيش و حال بالا ببرد. در صورت بالا رفتن مقدار و ميزان تعهد اين نيروها به اجراي وظيفه طبيعي است كه ظرفيت كاري اين نيروها نيز چند برابر شده و امنيت كشور بهتر خواهد گرديد.
گزارشهايي كه در خصوص مصارف و ميزان مصارف نيروهاي امريكايي در افغانستان منتشر مي گردند، حاكي از اين است كه هر سرباز خارجي مستقر در افغنستان حدود يک ميليون دالر در سال مصارف لازم دارد. اين در حاليست كه يک عسكر افغانستان در سال معاشش از دو هزار دالر تجاوز نمي كند. با آنهم در مقايسه با كارآيي نيروهاي بين المللي، نيروهاي داخلي توانسته است نقش بهتري از خويش بروز بدهد.
سربازان يک ميليون دالري هم عمليات هاي شان باعث ايجاد وحشت و ترس در ميان مردم مي گردد، زيرا در بسياري از عمليات هاي شان غير نظاميان آسيب مي بينند و هم ترددهاي داخل شهر و بيرون شهر شان باعث ايجاد اخلال در ترافيک شهر و جاده مي گردد. در حاليكه فاصله ميان غزني و كابل در مدت زمان دو ساعت طي مي گردد، اگر قطارهاي نظامي خارجي ها در اين مسير تردد نمايد، موتروانان مجبور مي شوند تا اين فاصله را در نيم روز طي كنند.
در عمليات كه توسط اردوي ملي سازماندهي شده است، ميزان تلفات و خسارات وارد آمده به افراد غير نظامي و ملكي بسيار پايين بوده است، اما در عملياتي كه از سوي نيروهاي بين المللي صورت گرفته است آمار تلفات و خسارات غير نظاميان بيشتر از تصور بوده است.
بمبارد دو تانكر تيل در كندز باعث گرديد تا بيشتر از يک صد نفر به قتل برسند، اگرچه در آن زمان ادعا مي گرديد كه زياد تر كشته شدگان با طالبان ارتباط داشته اند، اما اكنون كه تحقيقات صورت گرفته در زمينه باعث بوجود آمدن مشكلاتي در ميان نيروهايي الماني گرديده است، ثابت مي سازد كه غير نظاميان زيادي در آن حادثه به قتل رسيده اند.
با توجه به عملكرد مقايسوي نيروهاي داخلي و خارجي، بايد با اطمينان گفت كه برنامه ريزي هاي مناسب در جهت انحصار ابتكار تامين امنيت بدست نيروهاي داخلي از سوي مقامات وزارت هاي دفاع، داخله و امنيت ملي مي تواند احساس همبستگي مردمي را نيز بوجود آورده و زمينه ساز حمايت وسيع مردم در سراسر كشور از اين نيروها گردد.