میرعنایت الله آشفته
ملت افغانستان دلچسپی وعلاقه مندی ندارد که در اثرتفاهُمات کشورهای ذی نفوذ جهان در نتیجۀ زد و بند های قوای ائتلاف در منطقه با همدستان و مجریان افغان شان در تبادلۀ امتیازات و اخذ پول های کلان، کدام شخصیتی را منحیث فرد اول مملکت ( از ملا محمد عمر آخُند تا زلمی خلیل زاد یا شخص توافقی دیگر ) در رأس دستگاه فاسد و گندیده کابل می گمارند.
افراد آگاه به سیاست وآشنا به نیروهای بازیگر افغان از نخستین روزهای به قدرت رسانیدن شان توسط قوای خارجی، امیدی به عملکرد خیرخواهانه، وطن دوستانه و افغانستان شمول، از اينها نداشتند. حال نیز مردم آگاه ما می دانند که مشکل افغانستان با تعویض رئیس جمهور از مجرای انتخابات غیر شفاف، لویه جرگۀ وابستگان دولتی، اجماع ملی یکجانبه، تعویض نظام ریاستی به پارلمانی یا اعلان حکومت اضطراری حل شده نمی تواند. همان گونه که تمرکز قدرت به فساد و ديکتاتوری می انجامد، در شرایط نا مساعد افغانستان، در حال جنگ و اشغال، دیموکراسی پیچکاری شدۀ تحمیلی نیز فساد و انارشیسم را به اوج اش رسانیده، شیرازه مملکت برهم خورده، سلامت کشور خدشه دار گردیده و دُشمنان را جسورتر و گستاخ تر ساخته است.
1 : – آنچه پیشروی ملت دردمند، فرقه فرقه ساخته شده، نا امید و نا باور ما قرار دارد، نمایش به اصطلاح انتخابات است که در نبود تشکُل ملی و دیموکراتیک و يا شخصيت مستقل محبوب ملى ، منحيث کاندیدای متعلق به ملت با توجه به تجربۀ دو بار انتخابات گذشته ، اصلاً اعتمادی به این خیمه شب بازیها، نزد اکثریت خاموش ملت بلاكشيده اعتباری باقی نمانده است.
2 :- اشتراک چند چهره آزمون شدۀ ملياردر و ملیونرجنگ ، فساد گُسترده متکی به نیروهای قوای ائتلاف نا باور به رای مردم به نام انتخابات، بدون برنامه و زیر فشار خارجی ها به منظورگزارش و اغفال ذهنیت عامه کشورهای کمک دهنده به افغانستان، به طورغیرشفاف ،غیر دیموکراتیک وغیر سراسری در سایۀ تُفنگ، فضای نا امن انتحار و انفجار و نبود نمایندگان حقیقی ملت، جز تعویض در موقعیت چند مفسد، به مقامات دولتی، در آوردن صلح کوچکترین نقشی ایفا کرده نمی تواند.
3 : – تدویر لویه جرگه به بهانۀ تصویب پیمان امنیتی!؟ که منجر به تداوم حاکمیت موجود و حکومت های محلی فساد پیشه، شبه ملک الطوایفی که متمایل به خود مختاری زیر نام فدرالیسم یا تقسیم چند زون و سیهم نمودن قوای چند گانۀ مسلح مخالف کشور، جزنسخۀ مضر برای تجزیۀ کشور چیزی بیش نیست.
4 : – اجماع ملی به مفهوم واقعی آن که میتواند منحیث یک گزینۀ منطقی، عملی و ممکن راهگُشا باشد، حلقات انحصارگر حریص و تمامیت خواه، یکجانبه با زد و بند های مافیايی و تنظیمی دولت غرق در فساد، در انحصار خود خواسته، از حضور و اشتراک نمایندگان مسؤول و با صلاحیت مخالفین مسلح و کُلیه نیروهای ترقی خواه، عدالت پسند و شخصیت های مستقل و ملی آزادی خواه، هراس دارند.
هموطنان آگاه : عاملین اصلی شرایط بوجود آورده شده و نکات فوق، درقدمۀ اول همه افغان ها چه یک تابعیته در داخل یا دو تابعیتۀ کشورهای همسایه یا کشورهای اسلامى یا کشور های غیر مسلمان اروپا، امریکا و سائر کشورهای جهان، همین ما افغان ها بوده ایم که به دلایلی نا عاقبت اندیشانه، در برابر هم به دستور بیگانه سلاح برداشته و کشور را در پرتگاه نیستی سوق نموده، منافع ملی خویش را در برابر کُفر و مسلمان نادیده گرفته و امروز از خواست ها و تأمین منافع استعماری شان شاکی هستیم. “چرا کاری کند عاقل که بار آرد پشیمانی” !
باری صدراعظم انگلستان تونی بلیرگفته بود: امروز ما برای اراضی نمی جنگیم، بلکه ما برای حفظ ارزشهای خود می جنگیم. درواقع تعریف جدیدی از جنگ، كه طرفدارانی در جهان دارد. آیا فرزندان افغانستان برای حفظ اراضی و ارزش های خود درخاك خود حق دفاع را ندارد؟ این حق مسلم ملت افغانستان است که بدون هدایت و دستور همسایگان حریص و طماع ، خود وارد مذاکرات مستقیم با جامعه جهانی شوند و برای آزادی و احقاق حقوق حقۀ خود، حق انتخاب و نحوه دوستی با کشور های غربی، اسلامی، قدرت های جهانی، منطقه ای و همسایگان خود بر اساس منافع علیای کشور خود تعیین نمایند.
حالا زمان آن فرا رسیده که افراد وطن دوست و سالم از داخل دولت و شخصیت های وطن دوست در صف مخالفین مسلح دولت افغانستان با درک از حقایق و قربانی های که برای منافع دیگران متحمل گردیده ایم، به منظورحفظ منافع علیای کشور خود با همکاری مستقیم سازمان ملل متحد، کنفرانس کشور های اسلامی، نهاد های مدنی و کشور های دوست برای حفظ افغانستان متحد، یکپارچه، مستقل، آزاد، دوست وهمکار در کنار جامعه جهانی ازفرصت پیش آمدۀ دفتر سیاسی قطر استفادۀ نهایت معقول سیاسی برای آزادی از اسارت جسمی، فکری و ذهنی اشغال گران ( شامل همه کشور ها، چه غربی و چه اسلامی و همه نیروهای افغان، چه دولتی وچه ضد دولتی ) برای ختم جنگ و اشغالگرى اقدام جدى و جسورانه صورت گيرد .
جنگ مخالفان مسلح زير نام طالب ها و متحدين شان از كجا تمويل ميشود؟ پاكستان اينهمه مصارف گزاف جنگ را پرداخته ميتواند؟ اينهمه اختلافات قاتلانۀ رقباى نشسته دور خوان گستردۀ نعمت امريكا و دوستان همراه غربى شان ، دراين قتل ها و بربادى ها هيچ سهمى ندارند و واقعاً مشكل صرف در وجود طالب ها به همين سادگى تبليغات سركارى خلاصه ميشود؟ يا كه ” اين قصه سر دراز دارد ” !
جنگ وقتى قطع ميشود كه طرف متخاصم يا مقابل در جنگ به صلح بگرايد و اين كار در رابطه به طالبان
وقتى صورت می گيرد كه دولت آقاى كرزى حد اقل از شرط گذارى هاى مثل دعوت كردن هاى ميان خالى رژيم
داكتر نجيب درس عبرت بگيرد و در عين اينكه طى دوازده سال گذشته در جنگ نيابتى به نام طالبان دست
آوردى نداشته است و بايستى بداند كه هيچيك از طرف هاى جنگ فرمايشى، قدرت محو كامل طرف ديگر را ندارد. يعنى با طالب ها بايد به توافق رسيد، با پاكستان به صفت يك همسايه از راه ديپلوماتيك به توافق رسيد و نا ممکن است سياست چند پهلو وغير ملى را بدون داشتن استقرار رأى چون سياست هاى غلط كنونى به پيشبرد.
امروز صف مخالفان دولت بى كفايت و نالايق آقاى كرزى بسيار وسيع شده است و سر به ميليون ها تن ميزند،
احمقانه است اگر گفته شود همه مخالفان دولت، طالب است.
نه آرزو های مردم از دولت آقاى كرزى برآورده می گردد و نه از طالب ها حتى به دقت كلام هردو مخالف ملت و منافع ملى ميباشند.
چون ملت امكان تعيين سرنوشت خويشرا در اين مدت كوتاه تا انتخابات رياست جمهورى ندارد، پس از جامعۀ جهانى توقع ميرود كه حق زندگانى را براى ملت افغانستان به رسميت بشناسد و زمينۀ حاكميت وابستگان شانرا اين بار مثل كنفرانس اول بن در دو صف مقابل هم نه بلكه پهلوى هم طى يكى از اين نمايشات سياسى مورد نظر شان ممكن گر دانند تا از اين طريق توانسته باشند از رسوايى بيشتر خويش جلوگيرى نمايند و بهتر است به اين نتيجه نيز برسند كه دوستى ملت سلحشورى چون افغانستان برايشان مزيت های در قبال ميداشته باشد .
برما افغانها است كه به حل ریشه يى منازعات بین الا افغانی خويش كه از همه اولتر تأمین عدالت اجتماعى به مثابۀ حلقۀ گُمشدۀ اتصال ملت ما، رضاى خداوند متعال و ارج گذارى به خون شهداى راه آزادى كشور، از روى احساس و عقل باهم براى يك زندگى آبرومندانه كنار بياييم . حمایت و همکاری کشور های ذی نفوذ وداراى اقتصاد قوی در بازار پُر رونق منطقه و چهار راه ستراتیژیک افغانستان که معادن و منابع سرشار در دامان خود دارد بیک کشورمهم و میزبان سرمایه داران جهان مبدل ساخته و از ماحصل آن برای شگوفائی کشور خویش عاقلانه و مسؤولانه استفاده بریم. به امید چنین روز
پایان
پایان