طنز
سوریا
بر بنیاد گزارش های مؤثق آقای حاجی مختنق که همچون لقب خویش با اختناق درونی سردچار به نظر می رسد این روزها با یاران و دوستان پنجابی اش بسیار گرم گرفعه وطبق گزارشها با دختر یکی از بزرگان آی اس آی پنجاب معظم نامزد شده تا بعداً او را به عقد نکاح موقت در آورد و تا زمانی که حاجت سیاسی و استخباراتی طرفین معامله و قبل از همه آمون بزرگ رفع گردد این نکاح پا برجا خواهد بود به همین سبب وقتاً فوقتاً به آن دیار خوش آب و هوا پرواز کرده به دست بوسی خسر و خشوی پنجابی اش حاضر میگردد.
گفته میشود چندی پیش نیز مراسم شیرینی خوری یا (میتائی کانا) ی آقای مختنق با (مس کلداره) در باغچه معبد آمون بزرگ یا به اصطلاح امروزی سفارت مظلومیا مقیم پوکستان برگزار گردید، درین مراسم که به شکل بسیار عالی و مجلل ترتیب داده شده بود مهمان خصوصی آن دانای رازهای شیطانی رورابکر مظومیائی حضور داشت همراه با مهمانان دیگری از افغانستان چون آقایان بندۀ بندۀ خدا، قهرمان نژاد، آقای دشمنم و غیره دوستان که هر کدام با ایراد بیانیه های پر شور و هیجان انگیز این وصلت را میمون و خجسته دانسته برتداوم و ادامۀ آن تا زمان پس از ختم دورۀ موقت هم پا فشاری نموده آقای (یاسا) یکی از خانه دامادان مقام آی اس آی پنجاب معظم را برای کوشش های خستگی نا پذیرش در راه بستن این پیوند خجسته ستایش نمودند، شخص آقای حاجی مختنق در حالیکه میخواست اختناق ذهنی اش را رنگ شعاری بدهد ضمن سپاسگذاری از مهمانان بلند مرتبه اظهار داشت که گر چه اوبارها در گفتگوهای خوود با رسانه ها تعداد نکاح های دایمی و رسمی خویش را واضح نموده اما امروز باز هم میتواند این نکاح موقت را به از دواج دایمی مبدل سازد به شرطیکه آمون بزرگ حکم فرموده و پنجاب معظم هم رضایت نشان دهد او در ادامه افزدو که خانوادۀ خسرش یعنی آی اس آی نباید شک کنند که حاجی خدمتگار شان نبوده بلکه او غلام حلقه بگوش آنان خواهد بود و اظهار داشت که برای نشان دادن این غلامی و محبت فراوان خویش به مس کلدار و آی اس آی محترم موتر گرانبهای ضد مرمی کادیلاک خود را به شکل تحفه انتیک نوروزی تقدیم مش کلدار عزیزش می کند، حاجی مختنق پس از گفتن این جمله کلید موتر را با دو دست خویش گرفته نزدیک کلداره جان رفت و آنرا در کف دست حنازدۀ سرخ رنگش گذاشت، حاضرین محفل (میتایی کانا) یا شیرینی خوری حاجی با کشیدن هورا و کف زدن های پیهم او را استقبال کردند، درین هنگام دانای رازهای شیطانی روراباکر گرامی با جامی از شراب سرخ رنگ خون مانند از جا بلند شده و در حالیکه آنرا با جام آقای مختنق به سر سلامتی می جنگانید اظهار داشت که «من از ین وصلت تجزیه طلبانه خیلی شادمان هستم واقعاً پیوندی از ین بهتر صورت گرفته نمی تواند» او همچنان بازی موفق نقش دشمن پنجاب را نیز که از جانب آقای مختنق بر صحنۀ سیاست وطنی ادا شده است نیز بسیار ستودنی و قابل تمجید دانست و اضافه نمود که او منحیث یک مظومیانی متمدن در راه به ثمر رساندن این وصلت تجزیه طلبانه از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد.
متعاقباً (چوهدری کالا باچا) افسر عالی رتبۀ آی اس آی و خسر حاجی صاحب ضمن اظهار خوشی و سپاس از مهمانان وصلت دخترش (مس کلدار) را با آقای مختنق یک پیوند نیک و پر ثمردانسته آنرا در بسط و توسعۀ روابط نیک فامیلی میان چوهدری های آی اس آی فامیل مرحومه بی بی حاجی جبهۀ ملی بسیار موثر و كارا دانست.
محفل خوشی (میتایی کانا) ی حاجی مختنق با رق-ص و پایکوبی به ساز مكس قطغنی و پنجابی، جنبانیدن چوبک ها و آتش گیرهای پنجابی و بالاخره به دهن انداختن توپک های رنگۀ بزرگی از شیرینی های چرب پنجابی توسط حاضرین محفل به پایان رسید.